امروزه روند صعودي رشد کلان شهرها، توأم با افزايش جمعيت و استفاده بيش از حد از وسايل حمل و نقل شخصي در شهرها باعث بروز مشکلاتي از جمله معضل ترافيك، اتلاف زياد وقت شهروندان، مصرف بيش از حد انرژي، افزايش تصادفات، آلودگي هاي زيست محيطي، کاهش نشاط اجتماعي و ... شده است. با خودم فکر میکردم اگر از یک هلندی بپرسی که چطور میتوان این مشکل ترافیک و آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن را حل نمود، بی شک اولین پیشنهادی که مطرح خواهد کرد گسترش فرهنگ دوچرخه سواری است.
جالب است بدانید که آمستردام هلند را دوچرخه دوست ترین شهر دنیا می نامند. یکی از نکاتی که نظر هر تازه واردی به کشور هلند را جلب میکند، دیدن انبوه دوچرخه و دوچرخه سواران در این کشور میباشد. در حالی که جمعیت هلند به 17 میلیون نفر میرسد، تعداد دوچرخههایی که برای جابجایی مردم در شهرها وجود دارد به بیش از 18 میلیون دستگاه میرسد و حدود 50 درصد از حمل و نقل شهری در آمستردام با دوچرخه صورت می گیرد. همچنین تعداد دوچرخه ها در این پایتخت اروپایی از تعداد خودروها بیشتر است. اصلی ترین توقف گاه شهر آمستردام، سازه ای سه طبقه است که 10 هزار دوچرخه را دو خود جای می دهد. جالب اینجا است که حتی یک روز مشخص (دومین شنبه ماه مه) در تقویم ملی هلند به نام «روز دوچرخه سواری» نام گذاری شده است. به جرات میتوان گفت هلندیها به چیزی دست یافتهاند که آن را میتوان فرهنگ دوچرخه سواری نامید.
بگذارید کمی بیشتر در مورد کشور هلند توضیح دهم. در هلند از بچه خردسال گرفته تا افراد سالمند، از افراد عادی گرفته تا اساتید برجسته دانشگاه، از کارگر گرفته تا دکتر و مهندس و در یک کلمه همه و همه از دوچرخه برای رفت و آمد درون شهری استفاده میکنند، حتی"مارک روته"نخست وزیر لیبرال هلند، برای حضور در محل کار خود از دوچرخه استفاده میکند.
تصويری از نخست وزير ليبرال هلند در حال دوچرخه سواری
این امر جدا از تاثیرش بر کاهش آلودگی هوا، صرفه جویی در مصرف بنزین، ترویج ورزش همگانی کم خرج و سالم دوچرخه سواری، میتواند نقش موثری در تسهیل روابط اجتماعی ایفا نماید. منظور از تسهیل روابط اجتماعی، نقشی اساسی است که این فرهنگ میتواند در کاستن از بسیاری از تشریفات دست و پاگیر و رتبه بندیهای خود ساخته اجتماعی داشته باشد. وقتی شما میبینید که استاد راهنمای پایان نامهات، پزشک خانوادگی ات، مسئولین شهرت و... در کنار تو سوار بر دوچرخه رکاب میزنند، شاید بتوان گفت که زمینه بسیاری از تفاخرها و خود بزرگ بینیها هم سست میشود.
اما سوال مهم اینجاست که چرا ما یزدی ها که از دیرباز فرهنگ استفاده از دوچرخه را داشتیم، در این زمینه موفق نبودیم ولی سایر شهرهای اروپا نظیر آمستردام (هلند)، کپنهاگ (دانمارک)، بارسلونا (اسپانیا)، ترونهیم (نروژ) و ... موفق عمل کردهاند؟
اجازه بدید یه کم به عقب برگردیم و پیشینه ی دوچرخه در ایران را بررسی کنیم. دوچرخه نخستين بار توسط انگليسي ها قبل از جنگ جهاني دوم وارد ايران شد. در ابتدا با استقبال چنداني مواجه نشد و مردم آن را ”مرکب شيطان” ناميدند. بعدازجنگ جهاني دوم به علت کاهش قيمت، دوچرخه درسطح کشورگسترش پيداکرد تا حدي که در شهري مثل اصفهان خطوط ويژه نيز احداث شد. بعد از آن بود که بدلیل مسطح بودن شهر یزد، دوچرخه جایگاه خودش را در بین شهروندان یزدی باز کرد و شهر یزد، شهر دوچرخه ها نامیده شد. اما امروز این دوچرخه ها جای خود را به موتورسیکلت ها داده و تنها 6/2 درصد از سفرهای روزانه شهروندان با دوچرخه انجام می گیرد. این در حالیست که با بررسی سفرهای روزانه شهروندان یزدی با اهداف مختلف (شغلی، آموزشی، خرید و ...) به این نتیجه می رسیم که 47 درصد از سفرها در فاصله کمتر از 3 کیلومتر رخ داده است. پس میتوان با یک برنامه ریزی جامع و بلندمدت این درصد از سفرهای شهروندان را به سمت دوچرخه سوق داد.
شاید آنچه در مورد ترویج فرهنگ دوچرخه سواری در یزد مطرح میکنم، بسیار پیش پا افتاده و سطحی به نظر آید، ولی باور کنید که گاهی برخی امور که ما آنها را ناچیز قلمداد میکنیم، آن چنان میتواند بر بسیاری از جنبههای زندگی ما تاثیر بگذارد که باور آن دشوار است.
اگر هلندیها در گسترش فرهنگ دوچرخه سواری موفق بودند، این امر تا حد زیادی مرهون ایجاد بسترهای مناسب برای این امر است. مهمترین مسئله در این زمینه ایجاد باندهای یکپارچه دوچرخه رو در تمام شهرهای هلند و در تمام خیابانهای اصلی و فرعی این شهرهاست. به بیان دیگر، خیابانها به گونهای طراحی شدهاند که دوچرخه به عنوان یک وسیله نقلیه عمده شناخته شده است (نه وسیله ای صرفاً تفریحی). مسیرهای ویژه دوچرخه سواری در آمستردام به مراتب بیشتر از مسیرهای خودروهاست و به همین دلیل آمد و شد خودرویی چندانی در این شهر مشاهده نمی شود. اما چند سوال مهم:
• آیا ما برای شهر یزد (با اقداماتی نظیر تقاطع های غیر همسطح جدیدالاحداث) و افزایش مطلوبیت استفاده از خودرو با صرف هزینه های گزاف اینگونه عمل نموده ایم ؟
• آیا واقعاً اگر نصف این هزینه ها در راستای اجرای طرح های کارشناسی شده دوچرخه سواری با هدف حل معضل ترافیک در یزد می شد، وضعیت به گونه ای دیگر نبود؟
• آیا مسئولین به دوچرخه به عنوان یک راه حل برای حل معضل ترافیک نگاه می کنند و یا صرفاً مسیری ایجاد می شود به جهت عقب نبودن از پیشرفت و دیگر شهرهای کشور. (فارغ از جانمایی مناسب مسیر با هدف حل ترافیک، ایمنی کافی، روشنایی مسیر و ....)
نکته ی حائز اهمیت بعدی اینجاست که به نظر میرسد، مجریان طرح های ترویج دوچرخه سواری میخواهند یک شبه جواب بگیرند و با یک خیابان فرهنگ دوچرخه سواری را گسترش دهند. در حالی که برای ایجاد این فرهنگ سالها باید زحمت کشید: مسیرهای دوچرخهرو را باید به تمام نقاط شهر گسترش داد، مکانهایی برای پارک دوچرخهها تعبیه نمود، قوانین ویژه برای حمایت از دوچرخه سواران وضع نمود، تسهیلاتی برای خریداری دوچرخه اعمال کرد.
علاوه بر این ها پلیس نیز باید با اعمال قوانین سخت گیرانه راهنمایی و رانندگی، مانند تمام کشورهای توسعه یافته، امنیت دوچرخه سواران در گذر از تقاطعها را تضمین کند. در نهایت، به نظر من تجربه ناموفق مسیر دوچرخه رو در یزد باید مجددا بررسی و ارزیابی شود. شاید بهتر باشد که طرح ترویج استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه ابتدا در شهرستان های اطراف به اجرا در آید و پس از مشخص شدن نقاط قوت و ضعف آن، این طرح در مورد مراکز استانها و شهرهای بزرگی به اجرا درآید.
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 03,فوریه,2025